مباحث اقتصادی هفته 13
محمد مهدوی | شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۳ ب.ظ |
۶ نظر
وبلاگی برای فعالیت های جانبی کلاس مدیریت استراتژیک دانشجویان ورودی 91 دانشگاه امام صادق (ع)
طبقه بندی موضوعی
-
رادیو و روزنامه های اقتصادی
(۵) -
کتاب های خوانده شده
(۳) -
فیلم های دیده شده
(۴) -
منابع درسی و کلاس
(۵) -
گزارش بازدیدها و سمینارها
(۲) -
مباحث عمومی
(۳) -
تکالیف
(۳)
بایگانی
- بهمن ۱۳۹۲ (۱)
- آذر ۱۳۹۲ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۵)
- مهر ۱۳۹۲ (۱۲)
- شهریور ۱۳۹۲ (۶)
آخرین مطالب
-
۹۲/۱۱/۱۹نمرات پایان ترم
-
۹۲/۰۹/۲۷روزهای پایانی
-
۹۲/۰۹/۲۷کلاس مجازی
-
۹۲/۰۹/۲۳مباحث اقتصادی هفته 14
-
۹۲/۰۹/۲۰بازدید از حوزه هنری کودک و نوجوان
-
۹۲/۰۹/۱۶مباحث اقتصادی هفته 13
-
۹۲/۰۹/۱۶گزارش موفت فعالیت های ثابت کلاسی
-
۹۲/۰۹/۰۹Business model
-
۹۲/۰۹/۰۹Kargar's business model
ایشالا در درس بسیار بسیار عالی و لذت بخش اقتصاد کلان با استاد پیغامی خواهید خواند. مسائلی مثل تورم و بیکاری و .... . چیزی که الان کشور ما گریبان گیر آن است بحث رکود تورمی است. یعنی هم تورم داریم و هم بیکاری. مشکل اونجایی شروع می شود که این رو هم اضافه کنید که تقریبا همه اقتصاد دانان موافقند که بیکاری و تورم برعکس هم هستند. برای اینکه خوب با این موضوع ارتباط برقرار کنید بحث نقدینگی را مطرح می کنم. نقدینگی یکی از عوامل بالا رفتن نرخ تورم است و این در عین این حال است که همین نقدینگی باعث کاهش بیکاری می شود. یعنی چی ؟
یعنی اگر نقدینگی بالا رود بیکاری درست می شود و تورم بدتر می شود. حالا اگر کسی رکود تورمی باشد خیلی خیلی سخت می شود چون اگر برای تورم اقدام کند بیکاری بدتر می شود و اگر برای بیکاری اقدام کند تورم بدتر می شود.
حالا این مقاله چی میگه؟
میگه شماباید اول برای تورم کار کنید. میگه باید سیاست انقباضی پولی پیش بگیرید که نتیجه اش کم شدن نقدینگی است و اینکه در یک سال تورم یک رقمی خواهد شد و بعد از آن سراغ بیکاری برویم.
یعنی اگر نقدینگی بالا رود بیکاری درست می شود و تورم بدتر می شود. حالا اگر کسی رکود تورمی باشد خیلی خیلی سخت می شود چون اگر برای تورم اقدام کند بیکاری بدتر می شود و اگر برای بیکاری اقدام کند تورم بدتر می شود.
حالا این مقاله چی میگه؟
میگه شماباید اول برای تورم کار کنید. میگه باید سیاست انقباضی پولی پیش بگیرید که نتیجه اش کم شدن نقدینگی است و اینکه در یک سال تورم یک رقمی خواهد شد و بعد از آن سراغ بیکاری برویم.
ممنون از مقالتون!
گزارش تازه ET News خبر از ادغام درونی دو بخش بسیار بزرگ از سامسونگ، یعنی بخش دوربین و تلفن هوشمند و همکاری بیشتر این دو بخش برای تولید تلفن‌های هوشمندی با دوربین‌های با کیفیت بسیار بهتر خبر می‌دهد. این دو بخش در واقع قطب تولیدات سامسونگی محسوب می‌شوند که سهم بسزایی از بازار جهانی را به خود اختصاص داده‌اند.
غول کره‌ای نیز دلیل این اقدام را برای ایجاد تفاوت در تلفن‌های هوشمند شرکتش می‌داند که تغییر در دوربین تلفن‌های هوشمند، سبب تغییر اساسی در جایگاه سامسونگ و ایستادن بر قله بازار تلفن‌های هوشمند می‌شود.
هنوز مشخص نیست که چه زمانی ماه عسل ادغام دو بخش اصلی سامسونگ روی شیرین خود را به غول کره‌ای نشان خواهد داد، اما تلاش‌های سامسونگ در چند مدت اخیر و تولید محصولات هیبریدی همچون دوربین-تلفن GALAXY S4 ZOOM و دوربین Galaxy Camera یا Galaxy NX که با قیمت‌های بالا و امکانات نه چندان اغوا کننده، نتوانسته‌اند آنطور که باید و شاید در بازار جهانی خوش بدرخشد. به هر صورت ادغام دو بخش مهم این شرکت می‌تواند، کره‌ای‌ها را در دستیابی به جایگاهی درخشان‌تر در تولید محصولاتی قابل تمایز و درخشان یاری کند.
چندی پیش سونی نیز در اقدامی مشابه برای تولید تلفن هوشمند Xperia Z1، از بخش‌های مختلف شرکت کمک گرفت و به عنوان مثال دوربین این تلفن توسط بخش سایبرشات سونی طراحی شد. در واقع سونی نیز، متوجه این موضوع شده بود که برای ارائه یک محصول قدرتمند باید از تمام قوای بخش‌های مختلف شرکت بهره ببرد.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا ادغام بخش دوربین و تلفن‌های هوشمند در سامسونگ، می‌تواند تولیدات آتی این شرکت را با جهشی قابل توجه همراه سازد؟
نکاتی از سمینار روز سه شنبه 19 آذر با حضور دکتر دانا
با سلام خدمت شما دوستان عزیز
· در مبادله کالا در بازرگانی و در حوزه صادرات و واردات دو نقطه اهمیت ویژه دارد: 1-نقطه انتقال هزینه ها 2-نقطه انتقال مسوولیت کالا
· یکی از معتبرترین راه انتقال هزینه LC (letter&credit) می باشد. نقل و انتقال LC از swift(یک کد منحصر به فرد بین بانکی می باشد، برای اطمینان از اعتبار است)
· هر واحد پولی باید از طرف یک مرکزی تایید بشود مثلاً دلار باید از بانک مرکزی آمریکا و یورو از بانک مرکزی اتحادیه اروپا تایید بشود و چون بانک مرکزی اروپا یا آمریکا معاملاتی را که یک طرف آن ایران باشد تایید نمی کند لذا ما نمی توانیم پولی در عوض صادرات دریافت کنیم یا باید به پول کم ارزش کشورهای وارد کننده را بگیریم یا کالاهای بد کیفیت آنها را وارد کنیم یعنی مبادله کالا به کالا کنیم.
· در اینجا قیمت روز یکسری از مواد غذایی را برای نمونه می آوریم:
نوع
قیمت
میزان مصرف داخلی
میزان تولید داخلی
تعیین قیمت
برنج
$1400
5/2 میلیون تن
بورس شیکاگو
گندم
$300
10 میلیون تن
5 میلیون تن
بورس شیکاگو
ذرت
$295
5/4 میلیون تن
2 میلیون تن
بورس شیکاگو
روغن
$1000
5/1 میلیون تن
2/0 میلیون تن
بورس شیکاگو
کنجد و سویا
$600
5/2 میلیون تن
1/0 میلیون تن
بورس شیکاگو
شکر
$530
2 میلیون تن
8/0 میلیون تن
بورس لندن
جو
$350
3 میلیون تن
بورس شیکاگو
· حتماً سری به سایت بورس شیکاگو بزنید:www.cme.com
· این نکته را باید دانست که هر کسی بخواهد چیزی وارد کند باید حتماً در وزارت بازرگانی ثبت سفارش بکند تا وزارت بازرگانی اجازه بدهد کالا وارد شود و قیمت تعیین شود و از وارد کننده حمایت کنید
· GTC( بازرگانی دولتی ایران): وظیفه تنظیم بازار کالاهای اساسی از قبیل خرید و توزیع کالاهای استراتژیک انسانی را بر عهده دارد و از بسیاری از قوانین دولتی معاف است.
· SLAL: تنظیم بازار امور دام از قبیل گوشت تا دانه طیور را بر عهده دارد
· در کشور های اروپایی کشاورزان حق ندارند زمین خود را خرد کنند و دارای قدرت زیادی هستند چرا که برای زمین یک هکتاری مقرون به صرفه نیست که بیاید کلی پول کود و سم و.... بدهد اما در سطح کلان به صرفه می شود و باعث رشد اقتصادی کشور می گردد
دکتر پویا جبل عاملی
1- بن‌برنانکه در یکی از آخرین مقالات خود که در مجله Journal of Economics Perspectives به چاپ رسانده است، بر این مساله پافشاری می‌کند که عدم‌توانایی فدرال رزرو در کنترل تورم دهه 1970 ایالات‌متحده به خاطر آن بود که مقامات با عبور از اندیشه پولی و اینکه پول پدیده پولی است، بر این نظر بودند که عوامل هزینه‌ای و ساختاری منبع تورم بوده و با قیمت‌گذاری و تعیین دستمزد به دنبال کاهش تورم بودند؛ اما با ورود پل ولکر به فدرال رزرو بار دیگر این نهاد در ریلی قرار گرفت که به مقصود افت تورم می‌رسید و این ریل به غیر از تفکر پولگرایی نبود. سخن برنانکه به این معنا است که حتی در اقتصاد پیشرفته‌ای چون ایالات‌متحده اگر مقامات پولی، منبع تورم را در کانال هزینه و مباحث ساختاری دنبال کنند، دیگر نمی‌توانند آن را کنترل کنند. از دهه 1980 به این سو، کمتر بانک مرکزی در دنیا بوده است، که از این تفکر پولی بودن تورم خارج شود و به همین خاطر نیز تورم در دنیا کنترل شده است و آن معدود بانک مرکزی‌هایی نیز که از این اندیشه در صحنه عمل عبور کرده‌اند، ناگزیر در دام تورم‌های افسارگسیخته افتادند.
2- وقتی در تئوری و عمل، مشخص شده که تفکر پولی تنها راه کنترل تورم است و حتی اقتصاددانان نحله‌های دیگر وقتی در مقام مشاوره برای کنترل تورم قرار می‌گیرند از این دید به مشکل می‌نگرند و شاید کمترین مساله‌ای در اقتصاد باشد که چنین اجماعی روی آن است، برای چه ما باید پاسخگوی عده‌ای از اقتصاددانان باشیم که از نحله‌های کوچک و به دور افتاده از علم روز چنان سخن می‌گویند که گویی نگاه مسلط است؟ چرا باید بارها و بارها به آنانی که معلوم نیست با چه استدلالی کانال هزینه را منشا تورم می‌کنند، پاسخ دهیم؟ وقتی مساله‌ای در دنیا حل شده است، چرا باید وقت خود را با این در جا زدن‌های بی‌پایان تلف کنیم؟
3- این روزنامه با تشکیل دولت جدید همواره بر این امر پافشاری کرده است که به‌رغم وجود برخی از انتخاب‌ها و مشکل‌ها امید بسیاری هست که سیاست‌گذاران جدید بتوانند معضلات اقتصادی را حل کنند و تورم نیز از اولین شاخص‌هایی بوده که روند مطلوب آن از همان ابتدای تشکیل دولت آغاز شده است؛ اما آنچه تاکنون رخ داده بیش از همه از کانال انتظارات بر تورم اثر گذاشته است و لازم است تا متغیر‌های پولی نیز تغییر عمده‌ای کنند، تا روند نزولی تورم (نقطه به نقطه) تداوم یابد. با وجود این کمتر اقتصاددانی با توجه به آمار‌های کنونی می‌تواند مدعی باشد که از زمان تشکیل دولت جدید سیاست پولی انقباضی شده است.
نه تنها نرخ بهره افزایش نیافته، بلکه هنوز اوراق مشارکت با نرخ بهره بالا و همچنین بازار ثانویه نیز عملیاتی نشده است و سوای آن حجم نقدینگی نیز همان روندی را طی می‌کند که در ماه‌های آخر دولت آقای احمدی‌نژاد شاهدش بودیم. از سوی دیگر اکنون باز سخنانی به گوش می‌رسد، مبنی‌بر اینکه نهاد پولی باید دغدغه تولیدکنندگان را در نظر بگیرد.
4- تورم از آن دست مشکلاتی است که اگر مقامات پولی اختیار لازم را برای کنترل آن داشته باشند، بسیار سریع کاهش می‌یابد. به شرط آنکه اختیار داده شود و تفکر پولی تنها ابزاری باشد که سیاست‌گذاران به آن دست یازند. شاید این دید به نظر بسیاری افراطی باشد؛ اما در صورت رعایت آن دو شرط، تنها یک سال کافی است که به تورم یک رقمی دست یابیم. آیا منفعت رسیدن به تورم تک رقمی آن قدر نیست که مخالفان و تصمیم‌گیرندگان به میزان یک سال حاضر باشند آن دو شرط عملی شود؟ مطمئن باشید که رکود عمیق‌تر از این نخواهد شد، که ای‌بسا با کاهش ریسک‌های تورمی، سرمایه‌گذاری و تولید نیز رونقی گیرد. تنها یک سال فرصت دهید!